یک تقاضا!

برادری به نام عباس نوشته است:

....خدا می داند زمانی که مردم فهمیدند آقای هاشمی ثبت نام کرده من در نمایشگاه کتاب بعد هم مترو بودم از خوشحالی در پوستشان نمی گنجیدند اون، انگار که دوباره سال نو شده و بهار تازه پس از دوماه دوباره از اول آغاز شده بود. یاد و خاطره این روز تاریخی و اقدام تاریخی و حماسی آقای هاشمی در یاد و خاطره مردم باقی می ماند و ماندگار خواهد بود. تاریخ آن لحظات را فراموش نمی کند. با سپاس

-------------------

این مطلب را که دیدم به ذهنم رسید از دوستان عزیزدر داخل وخارج بخواهم احساس ومشاهداتشان را پس از شنیدن خبر ثبت نام آقای هاشمی برایم بنویسند تا انشاالله همگان استفاده کنند .

قیمت حراج ایمان!

خبرگزاری برادران!فارس! ادعا کرد:

سید امیرحسین قاضی‌ز‌اده سخنگوی چبهه پایداری با اشاره به کارناوال هاشمی و مشایی مقابل وزارت کشور،گفت:

با توجه به تجمعی که مقابل وزارت کشور صورت گرفت آمادگی فتنه در عوامل فتنه و انحراف مشهود بود.

-------------------------------

تا آنجا که ما شاهد بودیم و خدا می داند تاساعت 17:30 آیت الله هاشمی قصد ثبت نام نداشت و دفعتا تصمیم گرفت به ستاد انتخابات وزارت کشور برود.

خدای را براین گفته گواه می گیرم که دغدغه ما همراهان آقای هاشمی این بود که ایشان بدلیل ترافیک پس از پایان مهلت ثبت نام به وزارت کشوربرسد وکار از کار گذشته باشد.

تصمیم ایشان به ثبت نام اینقدر ناگهانی بود که عکاس مجمع نتوانست خود را بارفتن ایشان هماهنگ کند وپس از ورود حاج آقا به ستاد رسید. با توجه به این مساله تنها نیروهای غیبی قادر بوده اند در کمتر ازنیم ساعت آن همه انسان مشتاق هاشمی را درجلوی ستاد انتخابات وزارت کشور جمع کنند! 

خوب است دوستانی که ادعای راه اندازی کارناوال برای هاشمی طبق برنامه قبلی می کنند لااقل آزاده باشند.

به قیمت حراج ایمان نمی شود با رقیب مبارزه کرد.

بگذارید غبارها فرو بنشیند خواهید دید فتنه چه بود و فتنه گران واقعی چه کسانی بودند.

خبر دروغ نبود

برادری بنام مسعود در ستون نظرات نوشته است:

با سلام. ما اصلا شما یا آقای مطهری رو به دروغ گویی متهم نمی کنیم و حتی چنین فکری نمی کنیم. ولی به صورت جدی خواهشمندیم مسئله حمایت مراجع عظام رو رو شن کنید به هر نحوی که جای شبهه نباشد.

------------------

این نظررا که دیدم بذهنم رسید درباره تکذیبیه دفاتر دومرجع در باره موافقتشان با آمدن آقای هاشمی توضیح مختصری ارائه کنم.

دوستانی که با رفتارمراجع آشناهستند، می دانند بعضی ازآقایان درخفا چیزی می گویند که بنا به مصالحی - که یکی از این مصالح وجود سلایق مختلف وگاه متضاد درمیان مقلدانشان است- مایل به انتشارآن نیستند واغلب هم همین را به دیدار کنندگان خود تذکرمی دهند که اگراظهارات خصوصی شان در رسانه ها علنی شود بنا به مصلحت آن را تکذیب می کنند.

من کاری به درست یا نادرست بودن این روش ندارم واین را هم نمی دانم که آیا آیت الله وحید به دکترعلی مطهری وهمراهانش گفته است که اظهارات خصوصی موافقت او را نسیت به آمدن هاشمی منتشرنکنند یا نه ،ولی می دانم این خبرقطعا درست است و دکترمطهری که خود فردی متدین و یک روحانی زاده است هرگزنقل دروغی آنهم ازقول یک مرجع نمی نماید چه جدا ازحرمت شرعی آن بخوبی می داند ازنقل غیرواقعی عبارات یک مرجع نتیجه ای متضاد با منظورخود خواهد گرفت.نکته مهمتر اینکه وی دراین شهادت تنها نیست وهمراهان وی هم که از نمایندگان مجلس هستند همین را اظهار کرده ومی کنند.

نکته جالب دیگری که دکتر مطهری دراظهارات خود گفت این بود که علاوه بر دیداربا آیات عظام وحید وموسوی اردبیلی با سه تن دیگراز مراجع دیگر دراین مورد صحبت کرده وآنها اگرچه مایل به اظهارحمایت بوده اند، اما با توجه به احتمال رفتاربعضی افراطیان وتندروها- نظیرآنچه برای آیت الله جواد ی آملی در سالها قبل اتفاق افتاد- دراظهارنظرصریح حمایت ازآقای هاشمی احتیاط کرده اند.

 از قضا درهمان روزی – شنبه- که این تکذ یبیه در رسانه ها منتشر شد و از یکی ازدوستان روحانی که ازمدرسین حوزه است وسیدی جلیل القدر ومرتبط با دفتر آیت الله وحید، خواستم با دفترآقای وحید تماس بگیرد ونسیت به این تکذ یبیه اعتراض کند، با ناراحتی به من گفت: آقای دکتر،من واسطه این ملاقات بودم وبه گوش خود شنیدم که ایشان ازآقای هاشمی حمایت کرد. بعد گفت متاسفانه اینگونه کارها دردفترمراجع کارآ..های آنان است!

درمورد نظرآقای سیستانی هم مطلب دقیقا همین است با اندک تفاوتی .

امید دوستانی که بی جهت اینجانب وناقلان این نظررا دروغگو دانسته اند، نسبت به تهمتی که زده اند به درگاه خدا توبه نمایند. 

چرا آقای هاشمی آمد؟

دراین روزها بنظرمن سوال مهمی که برای بسیاری ازمردم مطرح می شود این است : هاشمی با این سن وسال چرا آمد؟

به گمان من پاسخ به این پرسش بسیار روشن است: هاشمی آمده است تا با حضورخود به انتخابات بی رمق ریاست جمهوری رونق وگرمی لازم را ببخشد.نمونه این گرمی و شور را هرکس درمردم پس ازثبت نام ایشان در شهر و دیار خود سراغ دارد. وقتی ایشان ثبت نام کرد برخی اشک شوق ریختند.من این را به چشم خود درمیان خبرنگارانی که از نزدیک ازایشان عکس می گرفتند، دیدم.

دیروزکسی با توصیف شور وشوق مردم سراسر کشور پس از پخش خبرثبت نام هاشمی می گفت هاشمی با آمدنش ایثارکرد و قدم به این عرصه گذاشت واکنون این مردمند که باید ایثاراو را پاسخی حماسی بدهند .

دوست دیگری می گفت هرکس باید به دنبال این باشد تا رای به هاشمی را درمیان اطرافیان ومرتبطین خود بیشتر و بیشترکند تا جایی که ایشان با رایی بسیار بالا و بی نظیر در دور اول پاداش ایثارخود را از مردم شریف ایران بگیرد و با روحیه ای مضاعف ایران و ایرانی را دردنیا سربلند وعزیزکند وبا افتخار دولت را به دست توانای بزرگ مرد شایسته دیگری ازایران عزیز بسپارد.

هاشمی دو دور رییس جمهور بوده است . برای او نشستن برمسند ریاست جمهوری اگرچه افتخاری بزرگ است اما اوهمانگونه که درمصاحبه مختصری به هنگام ثبت نام در وزارت کشورگفت که برای خدمت به ملت آمده است نیل به این مسند را فقط برای خدمت به مردم می داند و بس.

امید که رای ملت به هاشمی رایی تاریخی و بس بشکوه باشد تا تاریخ این آب وخاک شریف همواره ازآن با شکوه وعظمت وغرور یاد کند.

خدایا نورامیدی را که شنبه بر دل ملت تاباندی وگل لبخندی را که برلبهای ملت رویاندی همیشه درتلالو و پرطراوت بدار.

چه کسی 8 سال بر دولت ایران حکومت کرد؟!

در رسانه ها آمده بود:

خبرنگاری از علی رضا علی احمدی- وزیر آموزش و پرورش در دولت نهم احمدی نژاد- پرسید:

علت جدایی‌تان از دولت چه بوده است ؟ وی گفت:

بنده جزء معدود افرادی هستم که سابقه دوستی 30 ساله با آقای احمدی‌نژاد داشتم و حتی با ایشان از دوران شهرداری تهران فعالیت و همکاری داشتم.

وی با بیان اینکه در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم مسئول کمیته برنامه‌ریزی ستاد احمدی‌نژاد و از نویسندگان برنامه دولت نهم بوده است، اظهار داشت:

از ابتدا بنای من این بوده که جلوی تصمیمات غلط را بگیرم، البته تا حد وسعم این کار را انجام دادم. زمانی که دولت نهم در حال پایان بود و می‌خواستند دولت دهم و کابینه‌اش را تشکیل بدهند، بین دو نماز به آقای احمدی‌نژاد گفتم :بهتر است این افراد که گزینه فعلی دولت برای ریاست کاندیداتوری - مشایی- از جمله آنها بود در کابینه نباشد، چرا که هزینه‌هایی برای دولت ایجاد خواهد کرد.بین دو نماز آقای احمدی‌نژاد از من پرسید، ذکرت را گفتی؟، گفتم بله، گفت شما دیگر در کابینه نباشید!

ساعت شش بعداز ظهر مرحصی نمی خواهد!

در رسانه ها آمده بود:

احمدی نژاد در پاسخ به این سوال که شما اکنون در حال تخلف هستید، گفت: تخلف نمی کنم مرخصی گرفته ام !

شورای نگهبان پس از این اقدام اعلام کرد این تخلف رییس دولت را به قوه قضایه گزارش کرد ه است.

چقدر از ایرانی بودن خودم دراین روزها شرم می کنم که می بینم فردی با چنین رفتارهایی بر مسند ریاست جمهوری ایران نشسته است.فردی که برخلاف سوگندی که خورده تا پاسدار قانون اساسی باشد و ازحریم شهروندان دفاع نماید، رفتار می نماید.

 آقای رییس دولت می گوید مرخصی گرفته است،ساعت شش بعد از ظهر به وزارت کشور رفتن که مرخصی نمی خواهد،چون خارج از ساعت اداری است! آیا رییس بعضی از جمهور! از پایان ساعات کاری ادارات دولت خویش اطلاعی ندارد یا اینکه...؟!

ایشان خیال می کند در مرخصی، ناگهان! یک انسان عادی می شود و می تواند درنقش یک هوادار شیفته درجلوی دهها دوربین و خبرنگار رسانه ظاهرشود و دست مراد نامراد! خود را بعنوان پیروزی بالا ببرد! و برای معرفی او نطق بکند و حتی او را از خود قوی تر بداند!

 باید به رییس این دولت نامحمود! گفت اگرایشان ازشما قوی تربوده و هست چرا در دو دوره قبل به خود اجازه دادید نامزد بشوید و با نامزدی خود راه را برای ریاست او سد نمودید؟

گمان نمی کنم ایشان اینقدرساده اندیش باشد که نداند رییس جمهور ،حتی درمرخصی حق ندارد درچنین امر روشنی نقض قانون کند.

این را یک دانشجوی ترم اول حقوق هم می تواند بفهمد. می ماند اینکه لابد مردم را....فرض کرده است که بی طرف بودن خود را که برگزارکننده انتخابات است! در تایید یا رد نامزدها نادیده می گیرد و آشکارا با نقض قانون بیطرفی از نامزد محبوب خود جانبداری می کند!

اگر به ایشان گزارش می دادندکه درجریان ثبت نام  نامزدها،وزیر کشور او یک روز مرخصی گرفته و دست نامزدی را  به هنگام ثبت نام بالا برده است از خود چه عکس العملی نشان می داد؟آیا فورا او را عزل نمی کرد؟ اگر  این رفتار در دوره هاشمی یا خاتمی اتفاق می افتاد وی چند بار در مذمت آن در اینجا و آنجا گلو پاره می کرد؟

مرگ برای همسایه خوب است!

اعتقاد من این است ازاحمدی نژاد درتاریخ ایران به دلیل چنین رفتارهایی بمراتب بدترازبنی صدر،یاد خواهد شد.

خدایا تو شاهد باش من بعنوان یک مسلمان ایرانی هرگز از زمین خوردن و بی قدر شدن رییس دولت خوشنود نیستم .

هرگز از اینکه در استانها مردم به رغم دعوت و دخالت نیروهای دولتی و با وجود تهیه اتوبوس و دادن ناهار و.. به محل سخنرانی وی نمی آیند تا جایی که وی ناچارمی شود با چند ساعت تاخیر برای چند هزار نفر سخنرانی کند،خرسند نیستم .

ازتو می خواهم به وی بصیرتی عطا کنی که دراین روزهای باقی مانده ازدولت نامیمونش،بیش ازاین خود را درچشم و دل این ملت، بی قدرنسازد.

آقای هاشمی نامزد نمی شود!!

حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان 18 اردیبهشت در یادداشتی پیش بینی کرد:

آقای هاشمی رفسنجانی به این علت که اطمینان دارد در صورت نامزدی برای ریاست جمهوری یازدهم، صلاحیتش تأیید خواهد شد، نامزد نمی‌شود! چرا؟! برای آن که بعد از ثبت‌نام به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری یازدهم، نوبت به انتخابات می‌رسد و آقای هاشمی نیز مانند سایر نامزدها باید نامزدی خود را در میدان انتخاب مردم قرار بدهد و این همان میدانی است که جناب آقای رفسنجانی از ورود به آن بیم دارد،

البته وی در ابتدای این یادداشت نوشته است:

شاید این پیش‌بینی درست از آب در نیاید و شاید هم برای این که درست از آب در نیاید، شخصیت‌های مورد اشاره در آن، تغییر وضعیت بدهند. ولی در هر دو صورت، مبانی و دلایلی که این پیش‌بینی را پیش کشیده و داشته‌هایی که به این برداشت انجامیده از ضریب صحت بالایی برخوردار است.!!

------------------

وقتی این یادداشت را خواندم دلم از دوجهت یه حال مدیر مسول کی ! هان! سوخت:

یکی اینکه اینقدر دچار توهم است که معتقد است کسی مثل هاشمی قصد ثبت نام ندارد و برای غلط از آب در آمدن تحلیل کیهان می رود و ثبت نام می کند!

و دیگر اینکه بنده خدا مانده چه جور تحلیل خود را جمع و جور کند !

همه آنچه امروزگذشت!

ساعت نه ونیم صبح بود که آیت الله هاشمی به مجمع آمد. ازماشین که پیاده شد به استقبالش رفتم و درمعیت ایشان از پله ها بطرف اتاقشان بالا رفتیم.ازآمدنشان پرسیدم. طبق انتظاربرمبنای صحبتهایی که دراین روزها داشتیم نظرشان منفی بود.به ایشان عرض کردم: وضعیت شما درافکارعمومی از قبل دارد بهترمی شود خصوصا اینکه مراجع هم دارند به میدان می آیند و آیت الله وحید وآیت الله سیستانی هم برآمدن شما تاکید کرده اند.

حاج آقا با تایید این مطلب فرمود:آیت الله سیستانی به من پیغام داده است شما باید بیایید وهم این کشتی شکسته وهم ما را نجات بدهید.ازاین تعبیرآقای سیستانی تعجب کردم.معلوم می شود آیت الله با همه گرفتاریهایی که درعراق دارند نگران وضع کشورخود ایران هستند.

ساعت ده و نیم دکترعلی مطهری با چند تن ازنمایندگان مجلس به دیدارآیت الله آمد.

دکترمطهری درآغازگفت:ما چند بار تا بحال خدمت شما رسیده ایم واصرار کرده ایم بیایید ولی این باردرحقیقت آمده ایم شما را برای ثبت نام به وزارت کشورببریم! وی با بیان نمونه هایی از وضعیت کشورگفت: خون شهید مطهری دارد پایمال می شود.

دکترمطهری می گفت: اواخرهفته قبل خدمت بعضی ازمراجع ازجمله آیت الله العظمی وحید رسیده وایشان وآیت الله العظمی موسوی اردبیلی صریحا نسبت به آمدن شما اظهار رضایت وحمایت کرده اند.

وقتی آقای مطهری به آیت الله گفت: شما دردفعات قبل مشکل سن تان را مطرح می کردید وما امروزمی بینیم که وضع جسمی شما ازما بهتراست! آقای هاشمی که درتکه پرانی ید طولایی دارد با خنده به او گفت :من نمی دانم وضع جسمی شما چطوراست که وضع من ازآن بهتراست!

بقیه حاضرین درملاقات هم متفقا به آمدن ایشان اصرارکردند. درآخربرادرایشان مهندس محمد هاشمی که تازه از سفرعراق آمده وپیام آقای سیستانی را به حاج آقا رسانده است که حتما درانتخابات شرکت کند برخاست وبا اظهاراینکه روز به روزاصراربرآمدن شما درجامعه بیشتر و بیشترمی شود به نمونه ای اشاره کرد و گفت در یک نظرسنجی که برای من آمده است از صد درصد زائران کاروانهایی که روزانه از مرز زمینی به عراق می روند نود درصدشان می خواهند در صورت نامزدی شما به شما رای بدهند.

درآخرملاقات حاج آقا با صراحت سخنانی گفت. ازجمله اینکه قصد حضورنداشته است ولی اصراربسیارمردم وگروههای مختلف مقاومت ایشان را برای نیامدن تمام کرده است. ایشان می گفت :من باید با رهبری مشورت کنم. اگر سکوت کردند می آیم وبه تکلیفم دربرابرمردم وخدا عمل می کنم ولی اگرمخالفت کردند حتما نمی آیم. اعضای جلسه با نا امیدی اتاق ایشان را ترک کردند.

دوسه گروه دیگرهم چند نفره به دیدارایشان رفتند وهمین عبارات را شنیدند .

ساعت چهارونیم بعد از ظهر بود که سه تن ازمشاورین خدمت ایشان رسیدیم وصحبتهایی داشتیم. فرمودند:یعد ازپیغامهایی که از دیشب داده اند هنوزمنتظرنظررهبری هستند .ساعت داشت به پنج نزدیک می شد و یک ساعت مانده به پایان مهلت ثبت نام .

صبح خدمت ایشان عرض شد این همه افرادی که دراین چند ماه به دیدارشما آمدند وبه شما اصرارکردند بیایید اکنون منتظرجوابی از شماهستند. اگر نمی آیید خوب است دلیل نیامدنتان را به مرد م بگویید وبیانیه ای صادر کنید و دلایل نیامدنتان را به آنان توضیح دهید. پذیرفتند وبه ما فرمودند متنی تهیه کنیم.فورا ازمحضرشان مرخص شدیم وبه اتاق مجاور رفتیم ومشغول تهیه متن پیشنهادی شدیم . ساعت حدود پنج ونیم بود و متن داشت تمام می شد که که حاج آقای علی خانی به دراتاق آمد و فریاد زد :آقای رجایی،حاج آقا برای ثبت نام حرکت کردند جا نمانید! باورم نمی شد.معلوم شد

ادامه نوشته

پایان یک افسانه!

 این تصویر شلوغ ترین میدان ساری -میدان شهدا- است. دیگر احمدی نژاد از مردم نمی پرسد از چه ساعتی اینجا جمع شده اید؟

مژده دهنده بهار در مرکز استان مازندران همیشه بهار چشم باز کرد و  فقط و فقط خزان دید!

شنیدن اظهارات شاهدین عینی مازندرانی از این مراسم که در سایتها آمده است بسیار شنیدنی است.

سالها قبل نوشته بودم نه هرماندنی ماندن است و نه هر رفتنی رفتن و یشنهاد کرده بودم رییس دولت با شهامت استعفا دهد و مابقی آبرویش را بردارد و برود.

آش این قدر شور شده که این روزها حتی مدیر مسئول کی هان! از باند احمدی نژاد بعنوان کسانی که بدون بلیط سوار اتوبوس شده اند نام می برد!

پدیده هزاره سوم به گلوله برفی می ماند که هر چه هوا رو به گرمی می رود بیشتر از قبل آب می شود!

 

سایت انتخاب نوشت:

طبق تلاش های انجام شده ادارات و نهادهای دولتی در قالب کمیته استقبال مردمی و دادن وعده ها و اتوبوس های رایگان در اکثر روستاها و شهرهای مازندران برای حضور مردم از ساعت 9:22 صبح روز چهارشنبه در میدان شهدای ساری محل تجمع مردم برای استقبال از احمدی نژاد جمعیتی کمتر از هزار نفر در این میدان حضور داشتند.

تا ساعت 13، هنوز آقای احمدی نژاد سخنرانی نکرده و گروههایی از مردم که با اتوبوس های رایگان به میدان شهدای شهر آمده اند، در خیابان های اطراف و یا در اتوبوس ها خوابیده اند!

 آقای احمدی نژاد در این مراسم ساعت 13 و 10 دقیقه سخنرانی خود را آغاز کرد!

 محل سخنرانی این بار بجای ورزشگاه، در شلوغ ترین میدان شهر ساری انجام شده است

که با حضور تنها چندهزار نفر، پر می شود!

 تیم حفاظت ریاست جمهوری مانع از عکسبرداری از میدان شهدای ساری شد.

عمده ی سازمان های دولتی بالاجبار مبالغ میلیونی برای استقبال از احمدی نژاد هزینه کرده اند.

این هزینه ها شامل اتوبوس رایگان، نهار و صبحانه، ساندیس و.. ، پلاکارد و پوستر، هدایا و ... می شود.
سایت صفیر هم نوشته است:

 تاکید نماینده عالی دولت در یکی از استانها بر هماهنگی و آمادگی لازم همه مدیران این استان برای استقبال باشکوه از محمود احمدی نژاد در حالی است که شهرداری یکی از شهرها موظف شده برای انتقال مردم از روستا به محل استقبال از رئیس دولت 100 دستگاه اتوبوس تهیه کند و در اقدامی دیگر با هزینه 400 میلیون ریالی از درآمد شهرداری برای داربست و نصب بنر دست به تبلیغات وسیع برای سفر احمدی نژاد به این استان بزند.»

--------------

این تصاویر دیروز را دوباره خوب ببینید! 

حالا معلوم می شود مرد پیروز مناظره ها  احمدی نژاد بود یا.....!

 فاعتبروا یا اولی الابصار! 

سلام بربهار!!!

شاید آخرین فرصت باشد!

حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی طباطبایی اخیرا جلسه ای با سید فرزانه این ملت جناب سید محمدخاتمی داشته است و در این جلسه در مقام خیرخواهی به چهار نکته اشاره کرده است.

وی گفته است: 

در آن جلسه چهار اصل مطرح و عرض کردم که اصلاح طلبان باید چهار اصل را حفظ کنند: نظام، رهبری، دستاوردهای انقلاب و حرمت افراد. 

آقای خاتمی هم گفت: «ما با این امور موافقیم ولی مسأله این است که برخی از اصول گرا‌ها حرمت می‌شکنند"
ایشان می‌گفت: «ما هم حفظ رهبری را قبول داریم، ولی آیا این روش‌هایی که در دفاع از رهبری به کاربرده می‌شود، حفظ رهبری است؟ 

--------------

من نمی دانم خاتمی به چه زبانی باید بگوید قانون اساسی را قبول دارد و رهبری را طبق این قانون قبول دارد و به حفظ وی اعتقاد دارد؟ با این همه شرایط را باید بگونه ای فراهم کرده اند که ترجیح می دهد درکمال آمادگی برای خدمت و کمک به رهبری و کشور برای عبورازاین بحران دم ازنیامدن بزند.

 خاتمی دوهفته پیش به خود من می گفت: اگراندک تغییری در زاویه دید رهبری نسبت به خود ببینم منتظراعلام رضایت واجازه نخواهم شد و تا مرحله قربانی شدن و له شدن حاضربه فداکاری خواهم بود.نمی دانم دیگرازاین سید چه می خواهند!

همه می دانند ایشان این روزها از طرف بعضی ها خیلی تحت فشاراست که بیاید تا رد صلاحیت شود وهزینه ای سنگین در داخل وخارج بر روی دست نظام و شورای نگهبان و رهبری بگذارد .اما این سید نجیب و بزرگ زاده از پذیرش این پیشنهاد سرباز زده و اعلام کرده است

ادامه نوشته