ماه قرب به خدا

 آیت الحق مرحوم حاج میرزا علی قاضی طباطبائی استادعلامه طباطبایی و آیت الله العظمی بهجت درباره ماه‌های رجب، شعبان و رمضان فرمود:

هان! ای برادران عزیز و گرامیم؛ آگاه باشید! متوجّه و هشیار باشید که ما در قرقگاه زمانی (ماه‌های رجب، شعبان و رمضان) داخل شده‌ایم!

و همان‌گونه که در زمین‌های حرم باید از محرّمات اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالی که در جایی جرم نیست، امّا در حرم جرم محسوب می‌شود، در این ماه‌ها هم که قرقگاه زمانی محسوب می‌شوند، چنین است و باید با هشیاری و مواظبت در آن وارد شد و به همان نحو که در قرقگاه مکانی که حرم است، انسان به کعبه نزدیک می‌شود، در این ماه‌ها هم که قرقگاه زمانی است، انسان به مقام قرب خداوند می‌رسد. پس چقدر نعمت‌های پروردگار بر ما بزرگ و تمام است؟! و او هرگونه نعمتی را بر ما تمام نموده است.


پس حال که چنین است، قبل از هر چیز، آنچه که بر ما واجب و لازم می‌باشد، توبه ایست که دارای شرایط لازم و نمازهای معلومه است و پس از توبه، واجب ترین چیز بر ما، پرهیز از گناهان صغیره و کبیره است تا جایی که توان و قدرت و استطاعت داریم!.

پس به راستی، هر کسی که در صدد متذکّر شدن به ذکر حقّ و در مقام خشیّت از ذات اقدس حضرت حقّ متعال بوده باشد، می تواند از راه مراقبه و محاسبه و معاتبه و معاقبه متذکّر گردد!.

پس از این مرحله، با دل‌های خود، به خداوند رو آورده، بیماری‌های گناهانتان را معالجه و مداوا نمائید و به وسیلۀ استغفار، بزرگی و سنگینی عیوب خود را کاهش دهید و بپرهیزید از اینکه حریم الهی را بشکنید و پرده‌های حجاب را بالا زده، حرمت حرم را هتک نمائید!

زیرا به راستی چنین شخصی در نظام تکوین بی آبرو و مهتوک است؛ گرچه خداوند کریم از روی کرمش، به حسب ظاهر، آبروی او را حفظ نماید و همین جزای اوست و نیازی به مجازات پروردگار ندارد!

خوشا به حال اهالی رجب!

امروز اول ماه رجب است .ماه رجب یکی ازچها رماه حرام – محترم است که جنگ درآن حرام است.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه واله و سلم فرمود: ماه رجب ماه استغفار برای امت من است. «رجب ماه نزول و ریزش بی حد و حصر رحمت الهی است و از همین روی است که این ماه را رجب الاصب (ماه نزول سرشار رحمت الهی) نیز خوانده‌اند.»

دراین ماه خداوند بهترین مردم خیرالبریه!علی را نه تنها به انسانهای حجاز وزمین که به جهان آفرینش عرضه کرد.

 

علی این شاهکارعالم هستی که پس ازبرادرش محمد درعالم خلقت همطرازی ندارد واین عجب که درزمان وزمانه اش وی را با معاویه وغیر معاویه نام می بردند که فرمود الدهر انزلنی، ثم انزلنی، ثم انزلنی! حتی یقول الناس علی ومعاویه!

زمانه این قدرمرتبت مرا پایین آورده که مردم می گویند: علی ومعاویه!

همو که وجه الله است ودر زیارت نامه اش می خوانیم السلام علی الاسم الله الرضی ووجه المضیئ. السلام علی ابوالحسن علی!

سلام براسم راضی خدا وصورت نورانی او!

هموکه اینقدرچهره اش زیباست که خدا برای راحتی مومنانی که ازاین نشئه به عالم دیگر سیرشان می دهند دراولین لحظه برای راحتی ورودشان به عالم برزخ جمال دل آرای او را نشانشان میدهد.

علی برادرمحمد! وخوشا به حال محمد با چنین برادری!

 وما چه می دانیم علی کیست!

کسی که اختیار بهشت وجهنم خدا برای همه امتهای انبیا به دست مبارک اوست واوست که خدا درشانش درقرآن فرموده است:

وسقیهم ربهم شربا طهورا!

ازالقاب فراوان علی درقرآن، یکی همین رب است !

قرآن در آیات 6 و7 سوره فصلت دربیانی اسرار آلود می گوید : وویل للمشرکین. الذین لایوتو ن الزکوه!وای برمشرکین همانهایی که زکات نمی دهند !

ابان پسر تغلب از امام صادق علیه السلام پرسید مشرک که نباید زکات بدهد؟جضرت فرمود

 

شهادت دخترگرامی امام درتایید گفته هاشمی

این یادداشت امروز در صفحه اول روزنامه شرق منتشرشده است.

این روزها بعد ازحرفهایی که آقای هاشمی درهفته گذشته درمراسم سالگرد وبزرگداشت بانوی امام  خانم خدیجه ثقفی زد ،حملات تبلیغی رسانه ای دلواپسان نسبت به حقیقتهای تاریخی که ایشان گاه وبیگاه مطرح می کنند- ومی دانند پس ازطرح آنها مورد آماج حملات بعضی که طرح این مسایل را به نفع خود وجناح ومنافعشان نمی دانند قرارخواهد گرفت ودرعین حال با شهامت حرفشان را می زنند والا هاشمی نیستند !–بسیارگسترده شده است بنظرم رسید باید به این تهمتها به این تنها یاربازمانده دیرین امام ازدهه سی ،پاسخی داد .

 قبل ازظهر چهارشنبه لابلای دوملاقات، برای طرح مساله وکسب نظر،خدمتشان رسیدم ولبخند زنان گفتم :مثل اینکه این دفعه سیل حملات به شما خیلی دامنه اش بیشترازقبل است! تبسم کنان گفتند: آره ! ادامه دادم :حدس می زدید گفته هاتون این تبعات را داشته باشد؟ با همان تبسم که حالتی بالاتراز تحمل نسبت به این همه اهانت درآن دیده می شد وپبدا بود باران اهانت وبی انصافی وتهمت بعضیها را به چیزی نگرفته اند، گفتند: حرفها، راه خودش را پیدا کرده ومی کند.نیازی نیست.

ازخدمتشان مرخص شدم وباخود گفتم چگونه دراین باران تهمت به ایشان که ازاستوانه های اصلی انقلاب ونظام است برای نقل یک خاطره تقریبا غیرمهم که ازهمسرامام نقل کرده اند -که در سال 84 به ایشان گفته است چرا درانتخابات ریاست جمهوری نام نویسی نمی کنید -،متهم به دروغ شده است می شود ساکت ماند ؟

حدس می زدم هرچند درصداقت هاشمی تردیدی نیست اما برای اسکات تهمت زنندگان باید نظر وشهادت دیگرانی از بیت امام را که علی القاعده در این ملاقات  حضورداشته اند جویابشوم.

دست به کار شدم تا با استفاده از روابطی که با بیت محترم امام داشته ودارم درباره جزییات این خاطره جستجویی بکنم .ازسرکارخانم فاطمه هاشمی تلفن خانم لیلی بروجردی- نوه گرامی امام- را پیدا کردم که شنیدم هم درآن جلسه وهم درملاقات احمدی نژاد وهمسرش با خانم حضورداشته است.

 ساعت 45/9 دقیقه شب به نوه گرامی امام خانم لیلی بروجردی تلفن زدم وگفتم هرچند آقای هاشمی گفته اند نیازی به پاسخ به این اهانتها وتهمتها نیست ولی برای درج درتاریخ وافشای دروغ وتهمت تخریب گرانی که منتظرند ایشان چیزی بگوید تا همه باهم به نفی آن بپردازند، قصد دارم دراین باره از زبان شما حقیت امر را بیان کنم .

 گفت :اتفاقا همسرم دکتر طباطبایی- برادر کوچک مرحوم دکتر صادق طباطبایی- هم الان می گفت آقایهاشمی اینقدربزرگ است که نیازی به دفاع ازخود ندارد.گفتم نظروشهادت شمابعنوان شاهد این قضیه مهم است.گفت: حاضرهستم مصاحبه کنم.

پرسیدم :شما هم دراین ملاقات بودید ؟جزییات این ملاقات چیست؟نوه گرامی امام ضمن تایید گفته های آقای هاشمی گفت:آن شب من و دختر خردسالم ومادرم درخدمت خانم امام بودیم.