عدم حضور لیلا مادر علی اکبر درکربلا

یکی از موضوعات قابل توجه ودقت دربررسی فاجعه  کربلا  بحث درباره حضور یا عدم حضور بعضی افراد دراین قیام انسان ساز است.

ازجمله این مسایل بحث درباره حضور یاعدم حضور لیلا مادر جناب علی اکبراست.ابوالفرج اصفهانی درکتاب مقاتل الطالبیین می نویسد:وی دخترابی مره بن مسعود ثقفی خواهر زاده معاویه بن ابى سفیان بود. یعنی از جنبه نسبی به بنی امیه مرتبط است.

براساس شواهد تاریخی حضرت ایشان، قطعا درکربلا حضورنداشته اند . مرحوم حاج شیخ عباس قمی هم در صفحه 375 کتاب منتهی الآمال خود براین نکته تاکید ومی نویسد ظاهر آن است که لیلا درکربلا نبوده ومن بودن او را درکتب معتبره ندیدم.

 محقق عالیقدر مرحوم علامه حاج شیخ محمدتقی شوشتری درجلد7 کتاب قاموس الرجال خود – ص 422-  همین نبودن نام لیلا را درکتب معتبر یاداوری می کند ومي  نویسد: كسي

ادامه نوشته

درسها و مصایب عاشورا (1)

دراین دهه قصد دارم خوانندگان عزیز این وبلاگ را به چند نکته در باره درسها و مصایب عاشورا مهمان کنم.

ازصحنه هایی که تصور آن وقایع روزعاشورا را برایم خیلی سخت می کند این است که درمنابع تاریخی به نقل از شاهدانی که درسپاه کوفه شاهد ماجرا بوده اند، آمده است وقتی کوفیان در روزتاسوعا- یوم حوصر فیه الحسین- خیمه گاه حسینی را محاصره کردند و راه آب را برحرم بستند و آب درحرم امام حسین نایاب شد تشنگی برهمه فشار آورد و طبیعی بود که کودکان بی تاب ترازدیگر اهل حرم درتحمل تشنگی بودند .

روزعاشورا قبل و بعد از شهادت عباس وقتی امام از خیمه ای به خیمه ای می رفت و اهل حرم را به صبر دعوت می کرد و دلداری می داد کودکانی چند دامن حضرت را گرفته بودند والعطش العطش گویان مدام از ایشان خواهش آب می کردند.

حضرت برای اجابت همین خواهش کودکان بود که به برادرش گفت برود وآب بیاورد که آن بزرگوار رفت ودر راه آب آوردن  برای تشنگان خیمه ها شهید شد.

پس از شهادت عباس این خواهش آب ادامه یافت.چقدرحضرت با اینکه خودشان هم به دلایل مختلف ازجمله بخشیدن سهم آب شان به کودکان وتلاش زیاد دررفت وآمد بین میدان وخیمه گاه وگاه کمک به کسانی که می جنگیدند وگرفتار محاصره کوفیان یم شدند وحضرت نجاتشان می داد بسیار تشنه بودند از اینکه نمی توانستند این خواهش را برآورده کنند از کودکان خردسال خیمه ها خجالت کشیدند، خدا می داند.

مرحوم شیخ جعفرشوشتری می گوید یکی از مصایب امام حسین درکربلا که به آن کمتر پرداخته می شود یا نمی شود ،همین خجالتهای امام حسین است.

خجالت از مادران وهمسران وفرزندان شهدای غیر بنی هاشم که عزیزانشان را شهید می دیدند.

خجالت ازخواهش آب کودکان  وعدم قدرت دراجابت خواهش آنان.

خجالت از فرزندان خرد سال علی اکبر پس از شهادت پدرشان.

خجالت از رباب مادر علی اصغر پس از شهادت فرزندشیرخواره اش.

خجالت ازمادرقاسم وعبدالله بن الحسن بخاطر شهادت دوجگرگوشه او.

خجالت از خواهرش زینب برای شهادت دو فرزند دلبندش.

صلی الله علیک یا ابا عبدالله یا عطشان

درسی که باید از حسین آموخت

دیشب روضه در محضرعارفی بودم .درعباراتی مختصر جان کلام را درباره قیام سیدالشهدا علیه السلام گفتند که :

"امام حسین به پیمانی که  با خدا بسته بود وفا کرد .

به اوگفتند: اکبرمی  دهی؟ گفت: بله.گفتند:اصغرت را می دهی؟ گفت :بله .گفتند:عباست را می دهی؟ گفت: بله.به اوگفتند :حاضرهستی خواهرت زینب با اهل وعیالت به اسارت بروند؟ گفت : بله.

می فرمود: حسین پیمان نشکست ولی ما پیمان شکن هستیم. حسین عهدی را که باخدا بست نشکست. خداهم یارش شد.

می فرمود:باید سعی کنیم حسین دان باشیم نه حسین خوان!"

(مهمترین درس و پیام شهید کربلا این است که ای کسی که به حسین معتقدهستی توهم به پیمانت وفا کن.)

"می فرمود: بس است این همه خوردن وخوابیدن .باید راه بیفتی.

می فرمود :باید خودت را از خیالهایی که برای خودت بافته ای رها کنی.

می فرمود: لااقل دراین دوما ه سعی کنید گناه نکنید تاخالص بشوید وراه پیدا بکنید."

از باطن مرتضی علی وحسین بن علی  کمک بگیریم .

یار اگر یاراست ما را باغم عالم چه کار!

 

اشعار ونوحه های محرم 94  -   قسمت دوم

 

برای دانلود قسمت دوم نوحه های محرم ٩٤ بر روی لینک زیر کلیک نماییید:

 

دانلود فایل PDF

 

مطالب مرتبط : 

دیدارهایی متفاوت در روزی متفاوت!

این نوشته امروز با تلخیص درصفحه 7 روزنامه شرق منتشرشد.

 دوشنبه، روز متفاوتی دردیدارهای روزانه آیت الله هاشمی بود .صبح تنی چند از جوانان همشهری ایشان از رفسنجان آمده ودیدارداشتند که اگرچه من باعث وبانی این دیداربودم نتوانستم درآن حاضرباشم اما بعد که پیش من آمدند وازملاقات گفتند برداشت شان این بود که ایشان ازدیدار باهمشهری هایشان خیلی خوشحال شده اند . به بهرمان هم که رفته بودم پیشنهادشد جمعی ازهم روستاییان آقای هاشمی باهمان سرو وضع روستایی ومحلی پیش ایشان بیایند. با این استدلال که ایشان ازدیداردوستان نوجوانی وهم محله ای هایشان حتما خیلی خوشحال می شوند. درنوبت هستند.مشکل ترافیک ملاقات هاست که هردرخواستی باید ماهها درانتظارباشد وچاره ای جزاین هم نیست.یک هاشمی است واین همه علاقمند والبته این همه....!

ملاقات نزدیک به ظهرخانواده ای سه شهید وچهارجانباز بنام زمانی از شیراز دیدار داشتند واین همه راه را با ماشین آمده بودند . مادرشهید می گفت 14 فرزندداشته که هفت تن آنها به درجه شهادت وجانبازی نایل شده اند .آقای هاشمی که بدقت به حرفهای این مادر گوش می کرد دربرابراین مادر شهید داده خیلی تواضع کرد ودرآخرهم به اوگفت ازاول که باچهره ای نورانی وارد اتاق من شدید حس خاصی ازدیدن شما به من دست دادوازدیدنتان بسیار خوشحال شدم.

درابتدا حاجیه خانم همدم زمانی مادر شهدا که با روحیه ای عالی نحوه شهادت یکایک فرزندان شهیدش ومیزان عشق وعلاقه آنها را به هاشمی توضیح داد خطاب به ایشان گفت: آقای هاشمی، سال‌ها بود دلم می خواست شما را از نزدیک ببینم که فرمانده فرزندان شهید من بودید. من هفت پسرداشتم که

ادامه نوشته

نوحه های محرم 94

برای دانلود نوحه های محرم ٩٤ بر روی لینک زیر کلیک نماییید:

 

دانلود فایل PDF

درسی که مرحوم آقای بروجردی از فرجام تلخ مشروطه گرفت

یکی از عبرتها ودرسهایی که از فرجام تلخ مشروطه گرفته شد این بود که مرجع دوراندیشی همانند مرحوم آیت الله بروجردی که از شاگردان نزدیک مرحوم آخوندخراسانی سلسله جنبان حرکت مشروطه ایران-  ساکن در عراق - چنان به وسواسیت وحساسیت در ورود به مسایل سیاسی افتاد که درقضیه ملی شدن نفت از او حمایت آشکاری دیده نشد هرچند آنگونه که نقل شده است وی افرادی مانند مرحوم سیدمحمدبهبهانی از مخالفان دکترمصدق و..را درنامه هایی که به آنان نوشت از مخالفت با این مساله بازداشت .

استدلال مرحوم آقای بروجردی بسیارشنیدنی ودرس آموز است .ایشان گفته است:: «از آن موقع که دیدم مرحوم استاد آخوند - خراسانی- و مرحوم نائینی که آن همه زحمت در تاسیس و تداوم کار مشروطه متحمل شده بودند پس از شهادت حاج شیخ فضل‌الله و حوادث دیگر ملول و افسرده شده‌اند، حالت وسواسی برای من پیدا شده است که تا یک واقعه سیاسی پیش می‌آید از اقدام فوری حتی‌الامکان پرهیز می‌کنم مبادا کاری به زیان مسلمین انجام گیرد. خیلی‌ها به این وسواس و اضطراب من در امر سیاست ایراد می‌گیرند ولی من هم نمی‌توانم جز این رفتاری داشته باشم.» 

بازهم غدیر!

دیروزعصرکلاس تاریخ تشیع داشتم .برای ورودی های جدید جلسه اول  وبرای ورودیهای قدیم جلسه سوم بود.جلسه قبل به کربلا رفته بودم . بحث درباره جانشینی رسولخدا شد وبه مناسبت تقارن این روزها باعید غدیر بحث مختصری هم دراین باره شد .

به دانشجویان عزیزگفتم ابن تیمیه که یکی ازعلمای سنی متعصب وشدیدا ضد شیعی است درکتاب منهاج السنه خود می نویسد رسول خدا را رسم چنان بود که وقتی حتی برای یک روز هم که شده می خواستند ازمدینه خارج بشوند حتما کسی را بعنوان جانشین خود دراین شهرکه مرکزاسلام بود می گذاشتند و بدون جانشین ازشهربیرون نمی رفتند.

به دانشجویان گفتم صرف نظر از ادله عقلی لزوم تعیین جانشین برای رسول خدا که آخرین رسول الهی بوده وهستند،اگر آن همه آیات و تاکید رسول خدا را درمعرفی علی بعنوان جانشین خود  در مواقع ومناسبتهای مختلف نادیده بگیریم چگونه می توان باور کرد رسول اللهی که حتی برای یک روز مردم را بدون جانشین نمی گذاشتند امت خود را تا روز قیامت بدون معرفی افراد شایسته بعنوان جانشینان پس ازخود به حال خودشان رها کنند؟ 

کمی درباره فاجعه منا

بعضی از دوستان که به این وبلاگ قدم رنجه می فرمایند مشفقانه گله کرده اند که چرا درباره منی یادداشتی ننوشته ام.

گفتنی ها دراین باره زیاد گفته شده است  امابنظر من هنوز جان مطلب گفته نشده است و من اطلاع کمی درباره پرداختن به اصل قضیه دارم.

بی کفایتی دولت سعودی دراین قضیه وکوتاهیهای او درنجات مصدومین مشرف به مرگ و.. ورفتار بعضی محدود حجاج افریقایی درتشدید این فاجعه و...از روز روشن تراست و نیاز به تکرارندارد.

من درفاجعه کشتار حجاج درسال 66 دروسط ماجرا فتاده بودم لحظاتی بامرگ بیشتر فاصله نداشتم ومی دیدم بعضی می کشندتاکشته نشوند وبعضی بی اختیار باعث مرگ دیگران می شوند.تنهاموجب نجات من توسل به آقا ابالفضل بود که درلحظات پایانی عمرم بغض آلود به ایشان گفتم من امیدداشتم درجنگ به شهادت برسم نه در زیر دست وپای حجاج ایرانی و لحظه ای بعد معجزه شد و...!

درهمین حد می توانم بگویم که این برنامه صرفا نمی تواند بدلیل بسته شدن یک یا دو مسیرعبور وحرکت درجهت مقابل هم حجاج باشد .به اعتقاد من این حادثه تلخ که حتما حقیقت اصلی آن برملانشده است سناریوی کثیفی بود که در مقدسترین اماکن الهی اجرا شد . باید درانتظار روشن شدن حقیقت نشست.

از صمیم دل دعا کنیم بزودی زود ،آه بازماندگان دامنگیر مسببان جنایتکار این فاجعه شود وجهانیان درجریان حقیقت اصلی این اتفاق کم نظیر درطول تاریخ حج قرار گیرند.

 

خدا خوب خدایی می کند وهیچ کس از او بیشتر نسبت به بندگانش وبخصوص مهمانان خاص خانه اش غیورترنیست!

تردیدی ندارم وامید دارم این جان باختگان هرکه و هرچه بودند بی حساب به بهشت می روند ورفتند.این کمترین حق آنها برصاحب خانه ای است که اساسا جز او کسی کریم نبوده و نیست!

این فاجعه را به محضر مولایمان مهدی صاحب الزمان  که بردل شکسته   وپر از غصه اش داغی دیگرنهاده شد و همه داغ دیدگان تسلیت می گویم .

عید غدیر مبارک!

عید بزرگ غدیر مبارک!

هربار نجف مشرف می شوم چشمم به این حدیث بسیار زیبا از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دوخته می شود که پس از عبور از مدخل ایوان طلا بر سر در ورودی داخل حرم در نزدیکترین نقطه به ضریح مطهرعلوی دوخته می شود و جانم را صفایی افزون از حد می بخشد.

لو ان السموات و الارض وضعتا فى كفة و وضع ایمان على فى كفة لرجح ایمان على!


اگر آسمانها و زمین در یك كفه ترازو، و ایمان على دركفه دیگر گذاشته شوند
 ،به طور حتم ایمان على بر آنها فزونى می كند!

دیشب درجمع اصلاح طلبان استان البرز  که به دعوت انجمن اسلامی معلمان البرز مراسمی برپاشده بود با خواندن این روایت گفتم روی سماوات کمی تامل کنید .میلیونها کهکشان و خورشیدکه کهکشان راه شیری ما بخش ناچیزی از آنهاست تاکنون رصد شده و صدهابرابر دیگر را هنوز بشر نتوانسته رصدکند.

این معنای سماوات است! نکته مهم بعدی این است وزن اینها باضافه وزن زمین یعنی چه؟ ودرهرحال ایمان علی بر- ایمان-آنها سنگینی می کند! وعرض کردم شایسته است  شیعه بخاطر این موهبت سربه سجده بگذارد وتاقیامت از زمین برندارد !

 وگفتم امام خمینی درباره غدیر جمله عمیقی دارند ومی گویند اصلا بعثت برای غدیراست!

وبه تعبیر من این همه رسول آمدند تا رسول اکرم تشریف بیاورند وایشان تشریف آوردندتا علی را به دنیا عرضه کنند!

 دریغ و درد که کار این علی پس از پیامبر بجایی رسید که دیگران را با او مقایسه نمودند و حتی شایسته تر از او به مسندخلافت دیدند!

فانا لله و انا الیه راجعون!