تاریخ سازی برادران مبارک باشد!

معمولا در ابتدای هر ترم به دانشجویان می گویم تاریخ نویسی معاصر با محدودیت های فراوانی روبرو است .یکی از آنها حب و بغض نویسنده یا سفارش دهندگان اثر نسبت به بعضی شخصیتهای موثر در حوادث است. مثلا نویسنده ترجیح می دهد یک شخصیت را اصلا در وقایع یا نبیند یا کمرنگ ببیند.گاه ،سفارش دهندگان به نویسنده توصیه می کنند نام و خاطره و روایات فلانی و فلانی نباید در این اثر باشد.نقش شان هر چه می خواهد باشد!
در دهه هفتاد یکی از بحث های بی نتیجه و دامنه دار من با معاونت پژوهش بنیاد شهید درباره تجدید چاپ کتاب سیره شهید رجایی این بود که فردی بنام علی شریفی که مدیر کل انتشارات بنیاد بود به من می گفت به شرطی این کتاب را تجدید چاپ می کنیم که نام و خاطرات کسانی مثل بهزاد نبوی و مصطفی ایزدی و..در آن نباشد!! و من البته زیر بار نرفتم و ترجیح دادم کتابی که سه سال برای تحقیق و تدوین آن زحمت کشیده و با یکصد نفر مصاحبه کرده بودم سالها تجدید چاپ نشود که نشد و پس از وقفه ای طولانی ناچار شدم چاپ آن را به ناشر دیگری بسپارم.
نکته تاسف آور این بود که فرد مذکور می گفت اول اینکه اسم اینها نباید در کتاب بیاید وقتی به او گفتم تاریخ زندان و مسولیت شهید رجایی را نمی شود بدون بهزاد نبوی نوشت گفت اگر اصرار دارید خاطرات او حتما در کتاب بیاید لااقل نامش را در پای خاطره نیاورید. وقتی با تعجب به او گفتم در این حالت خواننده از کجا باید بداند این خاطره مربوط به چه کسی است؟ جوابی داد که برتاسف من افزود!
حال به نمونه دیگری که این روزها در خبر خبرگزاری مهر آمده وشدیدا مایه تاسف است که در این مملکت چه خیانتهایی داد به ثبت تاریخ می شود توجه کنید: