هیئت متوسلین به ذوالجناح!

روزنامه جمهوری اسلامی در ستون «جهت اطلاع» نوشت:

از استان مرکزی خبر می‌رسد در یکی از شهرهای این استان، هیأتی با نام «متوسلین به ذوالجناح»! تأسیس شده است. این خبر را که خواندم با خود گفتم خدا به داد فرهنگ عاشورا برسد!

 متاسفانه کم کاری در باره مبارزه با خرافه و جلوگیری از آسیبهایی که به فرهنگ انسان ساز و آزاده پرور عاشورا وارد می شود رفته رفته رو به تزاید است.

تقدس مراسم عزای حسینی کار را بجایی رسانده که هیچ کس به خود جرئت ورود به این حوزه را نمی دهد.

متاسفانه پس از گذشت نزدیک به 40 سال که از کتاب گفتارهایی در باب تحریفات عاشورای استاد شهید مطهری می گذرد- و مرحوم آیت الله صالحی نجف آبادی بخوبی از پس نقد آن در نقد کتاب حماسه حسینی استاد بر آمد و تحریفات موجود در آن را بیان نمود - هنوز کار درخوری در باب تحریفات عاشورا نشده است.

سالها پیش در یکی از شهرهای مذهبی همسایه قم! بعضی جوانان عزادار پرشور قلاده سگ به دور گردنشان می بستند تا مثلا در عمل نشان بدهند که سگ درگاه عباس و امام حسین هستند . زدن تیغهای خونبار و بستن قفل به اعضای مختلف بدن و...که دیگر جای خود دارد. دیدن این عکسها جدا حال آدم را دگرگون می‌کند. حیف عاشورا که اینگونه کارهای جاهلانه به آن آسیب می رساند.

این خرافات متاسفانه مختص ایران نیست. در دهه هفتاد که به پاکستان رفته بودم شنیدم...
ادامه نوشته

اشعار و نوحه های سال های گذشته


به عنایت حضرت سیدالشهداء علیه السلام

اشعار و مراثی سال های 88و89و90و91

تقدیم ذاکران ارجمند اهل بیت می گردد.

انشاالله بزودی اشعار امسال هم تقدیم خواهدشد.


اشعار و نوحه های محرم 1391

فایل word

فایل pdf


اشعار و نوحه های محرم 1390


دانلود اشعار (PDF)

دانلود اشعار (word 2007)


امید که این لطف حضرتش دائم باشد و همه را مستِ فیض فرماید.

بنده پیر خراباتم که لطفش دائم است    ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست!

قیامت دنیا فرا رسید!

محرم آمد و ابر غم بر همه دلها سایه افکن شد. تکیه ها برپا شد تا حسین چند روزی مهمان شهر دلهایمان باشد. محرم، همان که محتشم کاشانی به درستی درباره آن می گوید:

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست

این رستخیز عام که نامش محرم است

در مناقب خوارزمی از رسولخدا روایت زیبایی آمده است که اگر به دنبال درسی برای زیستنمان باشیم برای محرم امسالمان بس است.

رسولخدا فرمود: "لوکان سخاء رجلا ، لکان حسینا!"

"اگر سخاوت می توانست در انسانی مجسم شود، آن انسان حسین بود و بس."

از بزرگی نقل شده است چنان به بخشندگی امام حسین ایمان داشت که می گفت می دانم آقا، قاتلان خود را می بخشد! لذا در حرم آقا سیدالشهدا دستانش را محکم به مشبک های ضریح گره زده و امام را به جان مادرش سوگند می داد که: آقا جان، هر کس را بخشیدی و شفاعت کردی، باشد ،ببخش، اما تو را به جان مادرت زهرا، دیگر شمر را شفاعت نکن!

مکرر با خود می اندیشم این همه از حسین می گوییم اما سعی نمی کنیم به او شباهتی داشته باشیم .کاش از امام حسین همین صفت را می آموختیم.  

علامه طباطبایی می فرمود: در قیامت اینقدر بازار بخشش گنهکاران به بهانه شرکت در عزای امام حسین گرم است که حتی کتیبه ها و بیرق ها و پرچمهای عزای سیدالشهدا ،گنه کاران را شفاعت می کنند.

از بزرگی شنیدم اهل دل چنان برای کتیبه ها و بیرق ها ی عزای حسینی احترام قائل هستند که به هنگام عبور از برابرشان، سر خم می کنند و به آنها سلام می کنند.

 اعجوبه عرفان و استاد العارفین مرحوم آیت الله العظمی بهجت را بر روی پرچم گنبد مولایم ،حضرت اباالفضل العباس علیه السلام که درکف قبرش نهادند، دفن نمودند.

مرجع بزرگ مرحوم آبت الله العظمی مرعشی نجفی هم وصیت کرده بود دستمال اشک روضه هایش را با و ی در قبر بگذارند.

 کمتر شده است کتیبه و پرچم عزای حسین را ببینم و به نشانه تبرک آن را نبوسم و سر و صورت خود را با آن تبرک نکنم. چه لذتی دارد.

ای حسین ای سرّ عالم هستی ما را بپذیر.

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی!

کتابی که نام آن را امام زمان تعیین کردند

بعضی ها چه توفیقاتی دارند.مدتی است سوژه متعلق به این عکس ذهن مرا به خود مشغول داشته است.

 چندی قبل در کلاس به دانشجوها می گفتم نقش امام زمان درعصر غیبت اصلا برای جامعه شیعی ما باز نشده است و نمونه اش این آقا سید اصفهانی که امام زمان حتی نام کتابی را که وی باید در باره امام زمان بنویسد برای او تعیین می کند.

سید محمدتقی موسوی اصفهانی صاحب کتاب مکیال المکارم نقل می کند:به فكر افتادم كه كتاب جداگانه‌اي در اين باره بنگارم كه آن فوايد را در برگيرد، و به سبك جالبي آن را به رشتة تحرير درآوردم. اما حوادث زمان و رويدادهاي دوران و ناراحتي‌هاي بي‌امان، مانع از انجام اينكار مي‌شد، تا اين كه كسي را در خواب ديدم كه با قلم و سخن نتوان او را توصيف نمود؛ يعني مولا و حبيب دل شكسته‌ام و امامي كه در انتظارش هستيم او را به خواب ديدم كه با بياني روح‌انگيز چنين فرمود:

«اين كتاب را بنويس و عربي هم بنويس و نام او را مكيال‌المكارم في فوائد الدعاء للقائم(ع) بگذار»!.

همچون تشنه‌اي از خواب بيدار، و در پي اطاعت فرمانش شدم ولي توفيق ياريم نكرد، تا اين كه در سال گذشته ۱۳۳۰ ق. به مكة معظمه سفر كردم و چون در آن جا بيماري وبا شيوع يافت، با خداوند عزّوجلّ عهد بستم كه

ادامه نوشته

هیچ کس نمی تواند جلوی من را بگیرد!

مدتی است مطلبی ننوشته ام امشب این را فعلا داشته باشید تاببینیم خدا چه پیش می آورد
برای اینکه بدانیم چه برما گذشته است و چه کسانی داشتند ایران را مثلا اداره می کردند بدنیست گاهی برای انبساط خاطر هم که شده مطالبی از این دست را باهم مروری بکنیم.  اگرخوانندگان  عزیز هم مطالی اینگونه مستند سراغ دارند بفرستند همه استفاده کنند. به لحن مطمئن مشایی در این بیانات دقت شود .

مطلب زیر به نقل از سایت عصر ایران در 25 آبان ماه سال قبل به نقل از نیمروز است:

"اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور طی چند مدت اخیر نشستی با مازندرانی های مقیم تهران برگزار کرده است. 
 
به گزارش نیمروز؛ مشایی در این نشست با تاکید بر اینکه نامزد انتخابات ریاست جمهوری خواهم شد، افزوده است: هیچ کس نمی تواند جلوی من را بگیرد. 
 
رئیس دفتر رئیس جمهور با اشاره به اینکه بهترین دفاع حمله است، گفت: قصد داریم در این 6 ماه آخر دولت مدام حمله کنیم و دیگر با هیچ کس رودربایستی نداریم. .. هر روز باید منتظر یک بحث داغ از سوی ما باشند.

تسلیت !

عیدتان مبارک !

در ازتباط با اتفاقی که برای دختران مهندس موسوی و خانم رهنورد افتاده است نمی توان ساکت ماند. به نوبه خود این بی آبرویی را تسلیت می گویم.
بنظر من مدعی العموم که با یک تذکر فاطمه هاشمی به لاریجانی در دفاع از برادرش مهدی که درتریبون علنی مجلس توسط بزرگواری به او توهین شد و فاطمه به او گفت اگر برادر خودت بود اینطور ساکت می نشستی وی را بدون شکایت لاریجانی به دادگاه کشید حتی اگر دختر جناب مهندس شکایتی از خانم گزنده !نکند باید وارد عمل شود این آزمونی برای صداقت سنجی اوست.

نباید اجازه داد آبروی نظام بازیچه این و آن شود.

اوضاع اینگونه نخواهد ماند .
دوران عزت بیشتر سید و فرزندان او فرا خواهد رسید.
در این تردید ندارم.

وجهه رحمانی نظام

"درود بر شما و سپاس، انشاالله خیره،  ما که عید نداریم.بر شما مبارک"

این پیامک را که خواندم انگار تازه متوجه شدم بعضی‌ها واقعاً در این کشور عید ندارند.

از ته دل امیدوارم روزی برسد که حتی یک ایرانی بدون عید نباشد.

بارها نوشته‌ام و تا رفع حصر باز هم می نویسم ادامه این حصر برای نظام همانند ادامه حصر مرحوم آیت الله العظمی منتظری کاملا بیفایده است و جز

در میان پیامک‌های تبریکی که به مناسبت عید بزرگ غدیرازدوستان داشتم این یکی که از بستگان نزدیک خانم دکتر زهرا رهنورد همسر گرامی محصورشده مهندس موسوی بود، با بقیه به کلی متفاوت بود.

 هزینه در بر ندارد .

امید من آن است همانگونه که دولت یازدهم تصمیمات غلط دولت دهم را کان لم یکن اعلام کرده و می کند ترکیب جدید شورای امنیت ملی هم تدبیری بیندیشد و این هزینه را از دوش نظام بردارد.

ادامه یک تصمیم اشتباه، یک اشتباه بزرگتراست.

اگرآقایان ادعایی غیر ازاین دارند لطف کنند و فایده های این  حصرها را برای نظام بشمارند.

بنظر می رسد ما در بعضی زمینه ها دچار توهم شده ایم. بعضی مصاحبه ها درباره محصورین نوعی لجاجت را تداعی می کند. باید از این توهم توام با لجاجت دست برداریم. هیچ اتفاقی نمی افتد.

امروز به کسی می گفتم بعضی روزنامه ها بدون اعتنا به محدودیت های ابلاغی مبنی بر درج تصویر و خبرعکس خاتمی در روزنامه ها به بهانه روز تولد وی عکس وی را در صفحه اول منتشر کردند و امنیت ملی بخطر نیفتاد! خوشبختانه دستگاه امنیتی و نظارتی هم در اقدامی هوشمندانه نسبت به این امرهیچ عکس العملی نشان نداد و امروزه همه شاهد درج اخبار و تصاویر خاتمی در رسانه ها هستند. باید حصرها را هرچه زودتر برداشت و وجهه رحمانی نظام را به آن باز گرداند.

مگرمی خواهیم تا آخر با آمریکا قهر باشیم؟

سردار سید علی صنیع خانی از سرداران بازنشسته سپاه اخیراً یادداشتی در باره مسائل اخیر مرتبط با امریکا نوشته است که این فراز آن خواندنی است.

وی نوشته است:

"خوب است من هم خاطره‌ای از خاطره‌های بی خط و صدا را بیان کنم:

سال گذشته که برای پیگیری درمان ابالزوجه، مرحوم حضرت آیت‌الله سید مجتبی موسوی لاری(ره) خدمت آقای دکتر کاظمی ریاست بیمارستان خاتم‌الانبیاء بودم، یکی از برادران قدیمی اطلاعات سپاه که مادرش در بیمارستان بستری بود را ملاقات کردم. به مناسبتی خاطره‌ای را نقل کرد که شاید ذکرش بی‌مناسبت نباشد.

 فرمود: در آن زمان که در بخش شمالی لانه جاسوسی مستقر بودیم با محدودیت فضای اداری رو به ‌رو بودیم لذا اقدام به تهیه آهن‌آلات و مصالح برای احداث ساختمانی در محوطه کردیم. در این زمان به فکر اخذ نظر حضرت امام (س)  افتاده و خدمت نماینده ایشان در سپاه( آیت‌الله شهید محلاتی) رسیدیم و موضوع را طرح کردیم،ایشان حرف ما را شنیدند و چند روز بعد پاسخ استعلام ما را این‌گونه از امام نقل کردند که:  «مگر ما می‌خواهیم تا آخر با آمریکا قهر باشیم.؟"