این نوشته امروز یکشنبه  درصفحه 7 روزنامه شرق منتشرشد.

راستش رابخواهید دلم برای بعضی منتقدین هاشمی و تازگی ها اطرافیان هاشمی! می سوزد!  مواضعشان را که می بینی  حس می کنی به پرنده ای می مانند که در قفسی که خود ساخته اند  گرفتارند و دست و پامی زنند و راه نجاتی هم ندارند.

نمونه اش را هم دیدید تهمت دروغ به هاشمی درنقل قولی ازهمسر امام زدند وبا افشاگری دختر ونوه امام دروغ خودشان برملا شد  وسکوتی  کشنده و طاقت فرسا بر محافلشان حکمفرما شد وشهامت عذرخواهی هم نداشتند.

حالا چه اصراری دار ند این همه درباره دیگرانی که با آنها درمبنا مشکلی ندارند والبته سلیقه متفاوتی با آنها دارند حرفهای غلط نادرست بزنند خودشان باید پاسخ بدهند.

دونمونه  می آورم:

پس از تعرض دومامورخاطی سعودی به دونوجوان ایرانی درفرودگاه جده دریک موضعگیری سریع دریادداشتی انتقادی نوشتم باید برخورد با این بی شرمی سعودی ها ازسطح احضار کاردار فراتر برود.

پس ازیادداشت اول روزنامه کی ؟هان ؟!بجای آنکه ازاین موضع که باید رفتارما فراتر از احضار کاردار باشد خوشش بیاید! هرچند تلویحی این موضعگیری را پذیرفت ولی درنهایت به مصاف این موضع آمد که: هان! چی شد؟ شما که می گفتید ملک عبدالله پادشاه سعودی درنامه به هاشمی نوشته برادرت عبدالله!

درمراسم ختم مادر برادران خاتمی عزیز