مظلومیتهای علی پس از پیامبر
از مظلومیتهای علی پس از درگذشت رسولخدا این بود که بعضی از مسلمانها به دلیل سه جنگی که در دوره خلافت کمتز از5 ساله او با مسلمانها که اهل قبله بودند - و در زمان رسولخدا سابقه ای نداشت- رخ داد درحقانیت او به تردید افتادند واز یایر او دذست کشیدند اما بعضی درجهت رفع این تردید حرکت کردند وبه نتیجه هم رسیدند.آنها با مراجعه به بعضی از صحابه رسولخدا می خواستند آنها را با گفته ونظر خوداز تردید دربیاورند.
یکی ازاین صحابی جلیل القدر پیامبر جناب حذیفه بن یمان است همو که درمداین ساکن شد واکنون قبرمطهراو درکنار قبر جناب سلمان فارسی قرار دارد ومن چند ماه پس از سقوط صدام در سفری درسالها پیش به مداین، توفیق زیارت قبراین دوصحابی گرانقدر پیمبر را داشته ام .
دراین میان نقش بعضی از اصحاب برجسته درتاییید حقانیت علی بسیار کارگشا بود .کسانی همچون عمار یاسر با حمایت خود از علی دربرابر کسانی که با علی بیعت نمی کردند یا دربیعت با او تردید داشتند مهر تایید برحقانیت او می زدند .
روایت تاریخی زیر یکی از این بسیار حقایق تلخ تاریخ اسلام است که خواندن آن دل آدم را به درد می آورد.دردآور از این جهت که علی با وجود آن همه تاکیدات رسولخدا در باره فضل و برتری او بردیگران،پس از درگذشت پیامبر، کارش یجایی رسید که بنا به توصیه رسولخدا وجود عماریاسر درسپاهش دلیل برحقانیتش گرفته می شد!
------------------------------------------------------------------
حاكم نيشابورى در المستدرك على الصحيحين مىنويسد:
أَخْبَرَنَا إِسْحَاقُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْهَاشِمِيُّ بِالْكُوفَةِ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ عَفَّانَ الْعَامِرِيُّ، ثنا مَالِكُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ النَّهْدِيُّ، أَنْبَأَ إِسْرَائِيلُ بْنُ يُونُسَ، عَنْ مُسْلِمٍ الأَعْوَرِ، عَنْ خَالِدٍ الْعُرَنِيِّ، قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَأَبُو سَعِيدٍ الْخُدْرِيُّ عَلَى حُذَيْفَةَ، فَقُلْنَا: يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، حَدِّثْنَا مَا سَمِعْتَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ فِي الْفِتْنَةِ، قَالَ حُذَيْفَةُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: " دُورُوا مَعَ كِتَابِ اللَّهِ حَيْثُ مَا دَارَ "، فَقُلْنَا: فَإِذَا اخْتَلَفَ النَّاسُ فَمَعَ مَنْ نَكُونُ؟ فَقَالَ: " انْظُرُوا الْفِئَةَ الَّتِي فِيهَا ابْنُ سُمَيَّةَ فَالْزَمُوهَا، فَإِنَّهُ يَدُورُ مَعَ كِتَابِ اللَّهِ "، قَالَ: قُلْتُ: وَمَنِ ابْنُ سُمَيَّةَ؟ قَالَ: " أَوَ مَا تَعْرِفُهُ؟ "، قُلْتُ: بَيِّنْهُ لِي، قَالَ: " عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ "، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ لِعَمَّارٍ: " يَا أَبَا الْيَقْظَانِ، لَنْ تَمُوتَ حَتَّى تَقْتُلَكَ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ عَنِ الطَّرِيقِ "
(هَذَا حَدِيثٌ لَهُ طُرُقٌ بِأَسَانِيدَ صَحِيحَةٍ، أَخْرَجَا بَعْضَهَا وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ بِهَذَا اللَّفْظِ.)
خالد العرنى گفت كه من و ابوسعيد خدري بر حذيفه وارد شديم و گفتيم: اى أبا عبد الله، براى ما نقل كن چيزهايى را كه از رسول خدا صلى الله عليه وآله در باره فتنه شنيدى، حذيفه گفت: رسول خدا فرمود: