تاملات انتخاباتی(2)

در یادداشت قبلی به نقش احزاب در انتخابات ریاست جمهوری اشارتی شد. اینک به چند نکته دیگر اشاره می شود:
1- از ویژگی های انتخابات فراروی ریاست جمهوری درسال آینده نسبت به انتخابات ریاست جمهوری در دوره های سابق، تعداد بیش از حد نامزدهایی است که برای تصدی این مسئولیت خود را آماده می بینند.
در هیچ دوره ای اینگونه نبوده است که کسانی که حتی برای نمایندگی مجلس یا شوراهای شهرامکان رای آوردنشان نبود و نیست ،خود را برای تصدی ریاست قوه مجریه مستعد ببینند!
این هم البته یکی از خسارت های روی کار آمدن احمدی نژاد است! احمدی نژادی که الآن بعضی مدعی هستند شورای نگهبان در تایید وی بعنوان رجل سیاسی به خطا رفته است و سابقه شهرداری تهران یا استانداری تازه تاسیس اردبیل وی، نباید دلیل رجل سیاسی بودنش تلقی می شد!
در یک بررسی، با توجه به شنیده ها و اعلام حضورها وشایعات! تعداد نامزدهای احتمالی وقطعی را می توان نزدیک به حروف الفبا دانست!
هاشمی،خاتمی،ناطق نوری،حسن روحانی ،آل اسحق، پورمحمدی، ولایتی، قالی باف،باهنر، حدادعادل، فلاحیان،متکی،باقری لنکرانی ،کمالی،جلیلی، زنگنه،محسن رضایی، جهانگیری ،عارف، کواکبیان ، نجفی، چمران، نژاد حسینیان، سعیدی کیا، شریعتمداری، خرازی، نیکزاد، مشایی!، الهام، اطاعت! زنگنه، سیدمحمدحسن ابوترابی فرد ،محقق داماد، و....
حتی اگرحضور نصف این اسامی را هم درانتخابات قطعی بگیریم، باز این کثرت جای تعجب والبته تاسف دارد.تعجب و تاسف از این جهت که در نظربعضی نامزدها، این مسند مهم اینقدر کم اهمیت تلقی شده است که با کمترین نشانه شایستگی برای تصدی آن به خود جرئت می دهند دراین عرصه وارد شوند.
لابد آنها با خود می گویند ازاحمدی نژاد در سال 84 چه چیزی کمتر دارند که نباید برای تصاحب این مسند به صحنه بیایند؟ و حق هم همین است. بعضی از آنها که برای اولین بار می خواهند به این عرصه وارد شوند نسبت به احمدی نژاد در سال 84 سابقه روشن تری به لحاظ فعالیت وتجربه سیاسی دارند.
2- آمدن یا نیامدن آیت الله هاشمی سوال بی پاسخ خیلی ها ازجمله نزدیکان ایشان است.دیروز به کسی می گفتم با توجه به عملکرد این دو دوره پدیده هزاره سوم! ،این صندلی دیگر برای امثال هاشمی که ذخیره ارزشمند شش دهه مبارزه و تجربه برای این کشور است ، و بعضی او را در کنار رهبری ،دارای نقشی بالاتر از ریاست جمهوری می دانند و همینگونه هم هست، نشستن ندارد!
در این چند ماه اخیر گاه از نزدیک شاهد بوده ام گروههای بسیاری ازاحزاب و نخبگان وسیاسیون چپ و راست کشور به ایشان مراجعه و با اصرار بسیار زیاد تقاضا می کنند که بعنوان تنها گزینه عبور کشور از بحران و ناجی این وضعیت به میدان بیاید و کشور را ازاین گردنه سخت نجات دهد.اما ایشان به این همه تقاضاهای رو به فزون غالبا یک پاسخ داده است که: بنا بدلایلی- که یکی از آنها سن بالای اوست - بنای آمدن ندارد و حاضراست هرکس را که مردم به او رای می دهند کمک کار باشد. با این همه شاید نیامدن هاشمی هم صد درصد منتفی نباشد .این امر،البته به رایزنی نهایی ایشان و رهبری وابستگی تام و تمامی دارد .
من که درلیست 91 نفره اصلاح طلبان از سید محمد خاتمی خواستم درانتخابات حضور پیدا کند بدان جهت بود که با شواهدی که دارم، آمدن هاشمی را تقریبا منتفی می دانم .درعین حال مثل جناب آقای خاتمی معتقدم شرایط کشور اکنون به کسی مثل هاشمی نیازمند است.
3- گزینه اصلی اصلاح طلبان جناب سید خاتمی است.با این همه آنها کمترین امیدی به حضور وی دارند.خاتمی اگربیاید جای هیچ تردیدی دربرنده شدن وی نیست و بدون شک با توجه به وضعیت پیش آمده توسط احمدی نژاد ،وی و کسانی که به وی رای خواهند داد حادثه و حماسه دوم خرداد را تکرار خواهند کرد.
مع الاسف عده ای سعی بر این دارند که ایشان را ضلع سوم فتنه بدانند و با این تهمت وی را از صحنه سیاست ایران دور نمایند.
نظرسنجی هایی هم که انجام شده است - و شنیده ام به نظر بزرگان کشور رسیده است- موید این است که سیدخندان این ملت! همیشه درصدرنظرسنجی هاست و دیگران با فاصله هایی بسیار زیاد با او قرار دارند.
امیدوارم نظام با این همه اقبالی که در مردم به جناب خاتمی هست تصمیمی درست بگیرد .خاتمی را باید یک فرصت و نه تهدید دانست و بی تردید بسیاری که هنوز دل درگرو شیخ و میر دارند ،نگاهشان فقط و فقط به اوست.
تردیدی در این نیست که کسانی که در کشور دل در گرو حرکت های اصلاح طلبانه در داخل نظام دارند، ظرفیتی هستند که نباید با توجه به حضور حداکثری مردم درپای صندوقهای رای - که سیاست درست نظام و رهبری است- آنان را نادیده گرفت . بیشتر این ها به دنبال کسانی امثال عارف و... نخواهند رفت و در صورت نیامدن خاتمی، شاید در انتخابات شرکت نکنند و یا در صورت شرکت، به هیچ یک از نامزدهای دیگراصلاح طلب رای ندهند.
شنیده ام او که قبلا با آمدن خود به این عرصه هرگز موافقتی نداشت با تعیین شرایطی که یکی از آن ها عدم مخالفت رهبری است حاضر به این حضور فداکارانه است.
شاید اگرخاتمی بیاید و بگذارند بیاید، دیگرآقای هاشمی با اطمینان کامل از نیامدنش سخن بگوید.
جالب این است که خود خاتمی معتقد به آمدن هاشمی است.