سرانجام شورای نگهبان در یک پیش بینی منتظره که از قبل علائم آن در خطبه های جمعه آقای جنتی و سر مقالات روزنامه هایی نظیرکی ؟هان! و.. دیده می شد، اعلام کرد، نتوانسته است صلاحیت آیت الله هاشمی را برای ریاست جمهوری احراز کند.

همانگونه هم که انتظار می رفت آقای هاشمی بنا بدلایلی که حتما دریادداشتهای روزانه خود -که با توجه به اینکه سالی یک کتاب منتشرمی کنند وامسال خاطرات سال 69 خود رامنتشر کرده اند - احتمالا بیست و چندسال دیگرمنتشرمی شود! نوشته است در برابر این رای شورا هیچگونه اعتراضی نکرد.یک دلیل را که بنظرمن دلیل اصلی است به خود من گفتند! دلایل دیگر را هم می شود حدس زد.

اگرمساله بالا بودن سن هاشمی برای شورا مطرح بود اولا بنابراستصحاب است و امثال آقایان جنتی و شاهرودی که هردو هفته یکبار چند ساعت درجلسلات مجمع از سرحالی آقای هاشمی مطلعند! ثانیا این شورا می توانست در صورت عدم اطلاع از وضعیت جسمانی هاشمی! از یک گروه پزشکی دراین باره درخواست کند آزمایشات لازم را انجام و نتیجه را اعلام نماید!

 سوالی که برای من مطرح است این است:

 نامزدهای موجود که تواناییهای خود را در برابر هاشمی را قابل مقایسه نمی دانند ونباید هم بدانند! آیا از خود سوال کرده اند که چگونه امکان دارد صلاحیت آنان احراز شود ولی صلاحیت هاشمی که رهبری وی را رکن رکین انقلاب نامیده است تایید نشود؟

 کسانی که صلاحیتشان تایید شده است و از رای بی شمار و گسترده هاشمی در نظرمردم حتما مطلعند، باید به مردم اعلام کنندکه این نظر و موضع شورا را قبول دارند یا ندارند.

اگر قبول ندارند چرا اعلام موضع نمی کنند؟ باید اعلام موضع کنند تا جامعه به انصاف آنها شهادت دهد و پیش خود نگوید  چرا آنها ذحال که خرشان ازآب گذشته به حق و حقوق دیگران کار ندارند.

اگراین رد صلاحیت را قبول دارند ،که تکلیف رای مردم به آنها معلوم است.

من اگرنامزد تایید صلاحیت شده بودم و رد صلاحیت هاشمی را قبول نداشتم، ضمن احترام به جایگاه شورای نگهبان، حتما بعنوان اعتراض به این نظرازادامه رقابت دراین عرصه انصراف می دادم.

بنظرمن اعلام یا عدم اعلام نظر نامزدهای موجود دراین باره شاقول خوبی برای تشخیص مردم است.