فرهنگ زشتی که باید برچیده شود
آنها که با سبک نوشتاری من آشنا هستند می دانند گاه من بعضی تصاویریا خبرها را بهانه ای برای نوشتن می کنم تا حرفی زده شود .این عکس هم به همین منظور انتخاب شده است والا من کاری به رفتار امثال جناب حاجی بابایی ندارم.
اتفاقی است که افتاده است ! و البته می دانم گاه این حرکت زشت درکسری از ثانیه اتفاق می افتد و طرف مقابل که آمادگی برخورد با چنین حالتی را نداشته است کاملا غافلگیر می شود و عکاس هم در همین کسری از ثانیه کارش را می کند!
جز این روایت که پیامبر- که رفتاری خاص با دخترش زهرا سلام الله علیها داشت- دست فاطمه را می بوسید درجایی دیگر ندیده ام فرزند امامی دست پدر یا مادرش را ببوسد یا مثلا شیعه ای خدمت امام برسد و قبل زا بیان مطالبش دست حضرت را ببوسد.
نمی دانم این سنت ناپسند ازچه زمانی درایران دربین مردم جاری شده است ودقیقا درچه عصری هم به طبقه دین منتقل و رسم براین شده است که مردم دست علمای دین را ببوسند.
ممکن است بعضی این دیدگاه مرا نپسندند.اختیاربا خودشان است. فهمی که من از اسلام دارم این است که وقتی پیامبر بگونه ای دربین مردم می نشست که تازه واردی که او را نمی شناخت به آن مجلس وارد می شد و می پرسید کدام یک ازشما محمد هستید؟ پیداست این جنبه تنها درنحوه نشستن رسولخدا نبوده است وایشان در بقیه حالات و رفتارش همانند مردم بوده است.
تنها خبری که در روایات درباب تکریم مسلمانان نسبت به رسولخدا آمده این است که آب وضوی حضرت را به نشانه تبرک می بردند و این البته مختص رسول الله بوده است نه غیرمعصومین.
من تاکنون در باب استحباب دست بوسی علما و والدین روایتی ندیده ام. ممکن است در روایات درمورد دست بوسی پدر و مادر توسط فرزند به نشانه احترام تاکیدی شده باشد که من ازآن بی خبرباشم. دوستانی که در روایات تخصصی دارند اگر در این زمینه اطلاعاتی دارند ارائه بفرمایند تا استفاده کنیم.
از دوستانی مطلع در امر فقه شنیده ام که بعضی بزرگان دین نه تنها قائل به جواز دست بوسی نبوده اند بلکه حتی به حرمت این کار هم فتوا داده اند.
یک روز از فرزند دکترمحمد رضا بهشتی فرزند ارشد شهید مظلوم بهشتی که رضوان خدا بر او باد شنیدم که می گفت پدرم اصلا به فرهنگ دست بوسی علما راقبول نداشت و لذا ما برخلاف فرزندان علما که دست والدینشان را می بوسند هرگز دست پدرمان را نبوسیدیم و به دلیل نحوه تربیت ایشان بود که وقتی پس از شهادت پدرم، ما را به دیدار خصوصی امام بردند تا به ما تسلیت بگویند وقتی خدمت ایشان رفتیم در مقابل چشمان متعجب اعضای دفترامام فقط به ایشان سلام کرده و با امام دست دادیم و دستشان را نبوسیدیم.
از کسی شنیده ام یکبار که مرحوم آقای بهشتی از آلمان به نجف رفته و دیده بود طلاب و غیر طلاب دست امام را می بوسند، وقتی جلسه تقریبا خلوت شده بود ،صراحتا به امام گفته بود شما چرا اجازه می دهید دیگران دست شما را ببوسند!؟
در این یک سال و اندی که درخدمت آیت الله هاشمی هستم، بارها شاهد بوده ام پس از ملاقاتهای خصوصی،که بعضی ازعلما و شخصیتها و بعضی از اقشار مردم خواسته اند دستشان را ببوسند ، ایشان دست خود را فورا عقب کشیده و درمقابل اصرارطرف مقابل که رخصت دست بوسی می خواسته است گفته اند من اصلا این کار را قبول ندارم .
یکبار شاهد بودم کسی که می خواست دست ایشان را ببوسد و امتناع شان را نسبت به این کار دید ،گفت من نذر کرده ام دست شما را ببوسم و آیت الله پاسح داد: خوب، شما نذر کرده اید، من چرا باید اجازه چیزی را بدهم که آن راقبول ندارم؟
خدا کند روزی این فرهنگ زشت که در خود نمادی از تملق و چاپلوسی و حقارت بنده ای در برابر بنده ای همسان خود دارد دراین کشور برافتد.